Saturday, June 16, 2012

معرفی کتاب: چرا کشورها در می مانند؟

نویسنده: محمد (حسن) کریمی


این کتاب گیرا و درخشان پاسخ پرسشی را می دهد که متفکران را قرن ها به خود مشغول کرده است: چرا برخی از کشورها فقیرند و برخی غنی؛ چنان که بر اساس ثروت وتهی دستی، سلامتی و مرض، و فراوانی و قحطی از هم قابل تفکیک اند؟ آیا ریشه ی آن را باید در تفاوت های فرهنگی جست؟ آیا باید در شرایط متفاوت جغرافیایی و آب و هوایی به دنبال دلیل غور کرد؟ آیا سیاست گزاری نادرست متهم اصلی اند؟ در واقع، هیچ کدام! هیچ یک از این عوامل نه تعیین کننده اند و نه سرنوشت ساز. پس چرایی تبدیل شدن بوتسوانا به یکی از شکوفاترین کشورهای جهان، با وجود این که با زیمبابوه، کنگو و سیرالئون هم قاره است، را چگونه می توان توضیح داد؟
دارن عاصم اوغلو و جیمز رابینسون به طور قانع کننده یی نشان می دهند که نهادهای اقتصادی و سیاسی دست بشر اند که تعیین کننده ی موفقیت یا شکست اقتصادی هستند. به عنوان یکی از مثال های جذاب شان، کره یی ها (شمالی ها و جنوبی ها) را که یکی از همگن ترین ملت ها هستند را در نظر بگیرید. با وجود این همگنی نژادی و تاریخی، شمالی ها یکی فقیر ترین ملت های روی زمین اند، ولی برادران و خواهران جنوبی شان در زمره ی مرفه ترین های دنیا هستند. جنوبی ها جامعه یی بنا نهاده اند که ایجاد انگیزه می کند، به نوآوری پاداش می دهد و برای همه فرصت های برابر اقتصادی فراهم می کند. رونق اقتصادی شان البته پایدار هم بوده است؛ چراکه دولت شان نیز در قبال توده عظیم مردم پاسخ گو و مسول بوده است. شمالی ها اما دهه های قحطی، سرکوب سیاسی و نهادهای اقتصادی کاملن متفاوت را از سر گذرانده اند و می گذرانند؛ بدون اینکه هیچ امیدی به پایان شب تاریک شان باشد. تفاوت بین دو کره در اتخاذ سیاست هایی است که ساختارهای نهادی کاملن متفاوت خلق کرده است.
 عاصم اوغلو و رابینسون، با تکیه بر ۱۵ سال تحقیق مبدعانه و دست اول، شواهد تاریخی شگفت آوری را از تجربه های امپراتوری روم، ملت-شهرهای مایاها، ونیز قرون وسطا، اتحاد جماهیر شوروی، آمریکای لاتین، انگلستان، اروپا، ایالات متحده و آفریقا استخراج کرده و نظریه ی اقتصاد سیاسی جدیدی را پایه گذاری می کنند که بیشترین روایی را با پرسش های بزرگ معاصر دارد. پرسش هایی چون:
. چین یک ماشین توسعه ی تمرکزگرا ساخته است. آیا هم چنان با همین سرعت خیره کننده رشد خواهد کرد و از غرب پیشی خواهد گرفت؟
. آیا روزهای خوب آمریکا سپری شدی است؟ آیا ایالات متحده که قلمرو فرهمندی بوده است که نخبگان اش همواره به گسترش دایره ی قدرت همت گماشته اند، به سمت جامعه یی پیش می رود که در آن تنها اقلیتی به ثروت و قدرت نایل می شوند؟
. موثرترین روش کمک به میلیون ها انسانی که به خاک فقر نشسته اند، کدام است تا به سوی کامیابی رهنون شوند؟ آیا ارایه ی خدمات بشردوستانه بیشتر از سوی غرب آن روش مورد نظر است یا فراگیری ایده های ساختارشکن عاصم اوغلو و رابینسون درباره ی تعامل و رابطه ی متقابل بین نهادهای اقتصادی و سیاسی؟
«چرا کشورها در می مانند؟» نگاه شما به دنیا و دریافت تان از آن را تغییر خواهد داد.

No comments: